چرا بعضی از انبیا الهی در فقر شدید زندگی میکردند و خداوند روزی آنها را نمیرساند؟
الف - گاهی تحریفها و دروغها، در قالب پرسش به اذهان القا میگردند!
بسیار محکم میپرسند: «چرا چنین و چنان است - چرا در قرآن چنین آمده - چرا و چرا؟!»، در حالی که اصل آن چه میگویند خطاست!
مگر میشود خداوند کریم، روزی مخلوق و بندهاش را نرساند؟! این ادعا که به غیر از دروغ، افترای به خداوند سبحان میباشد و خداوند متعال، افترا زنندگان به خودش را ظالمترینها توصیف نموده است. حتی اگر کسی به حسب ظاهر از فقر بیمرد نیز روزی او قطع نمیشود.
«وَکَأَیِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» (العنکبوت، 60)
- چه بسیار جنبندگانی که قدرت ندارند روزی خود را حمل کنند؛ خداوند آنها را و شما را روزی میدهد، و اوست شنوا و دانا.
ب - حال کدام یک پیامبران در فقر شدید زندگی مینمودند؟! آیا ابراهیم خلیل علیه السلام که گله و دام او، دشت و بین دو کوه را میپوشاند؟ - یا داود و سلیمان علیهما السلام که خداوند متعال حکومت جهانی را به آنها موهبت نمود - یا خضر علیه السلام که حق تعالی عمر طولانی به او عنایت نموده و از هر کجا عبور نمایند، آن منطقه سرسبز میشود - یا حضرت یوسف علیه السلام که او را در کشور پهناور مصر به قدرت رساند - یا موسی علیه السلام که حتی هنگام قحطی و آوارگی در بیابان نیز خداوند به دعای او برای امّتش از آسمان خوراک میفرستاد - یا حضرت مریم علیها السلام که خداوند برای او از آسمان میوه و خوراکی میفرستاد - یا حضرت عیسی علیه السلام، با آن همه معجزات - یا خاتم الانبیاء، حضرت محمد مصطفی صلوات علیه و آله که هم گلهدار بودند و هم تجارت مینمودند و ...؟!
ج - در هر حال، سلامتی و بیماری - فقر و ثروت - سیری و گرسنگی - سیرآبی و تشنگی - موفقیت و شکست ظاهری - قرار گرفتن در شرایط قحطی و فشار اقتصادی و رفاه نسبی و ..، برای همگان پیش میآید و البته برای همگان امتحان است که در شرایط متفاوت، چه میکنند؟ آیا بر ایمان، تقوا، جهاد و عمل صالح، صبر [مقاومت] و پایداری مینمایند یا خیر، بلکه با اندک موفقیت یا شکستی - ثروت یا فقری، تغییر مواضع، رویکرد و عملکرد میدهند؟
«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ» (البقره، 155)
- قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی، و کمبود میوهها (نتایج هر کاری) آزمایش میکنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان!
د - پیامبران الهی، از سوی خداوند سبحان، مردمان را به سوی ایمان به توحید و معاد و عمل صالح دعوت مینمودند؛ مردمانی که بیشتر آنها فقیر و بردگان اربابهای کافر بودند و بدیهی است که هنگام دعوت، ابتدا به ظاهر زندگی پیامبر دعوت کننده نگاه میکردند. بنابراین، اگر آنها نیز ثروتمند، کاخ نشین و مرفه بودند و خود گرفتار تجملگرایی و اسراف بودند و ...، اولاً به نبوت و رسالت منصوب نمیشدند و ثانیاً اگر به حقی دعوت مینمودند نیز کسی به آنها نمیگروید؛ اما در پذیرش دعوت آنان، ابتدا همان مسضعفان گرویدند؛ چنان که امروزه نیز زودتر و بیش از همه، مردمان عادی، متوسط و زیر خط فقر به حق میگروند و با بصیرت و صبر، در راه خدا مجاهدت و مقاومت مینمایند.
خداوند متعال، آنها را برای تمامی اقشار در سطوح متفاوت، الگو (اُسوه) قرار داد.
نکته
دوری از دنیاگرایی - زندگی ساده - قناعت به مصرف اندک متاع دنیا به حد نیاز ضروری - انفاق مال و اموال و درآمدها به فقرا، نیازمندان، در راه ماندگان، زمین خوردگان و یتیمان - یا هزینه ثروت و دارایی برای مجاهدت خود و دیگران در راه خدا؛ نه تنها دلیلی بر فقر و روزی نرساندن خداوند رزاق نمیباشد؛ بلکه نشان از روزی مضاعف مادی و معنوی و فضل نسبت به پیامبران، امامان و سایر مؤمنان دارد.
●- پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، از خاندان ثروتمند بنیهاشم بود؛ مضافاً بر این که شخصاً گله داشتند و تجارت هم مینمودند. اما تبلیغ دین خدا و مبارزه با کفار و ستمگران حاکم و قوم یهود عنود، هزینه داشت، لذا خداوند متعال حضرت خدیجه علیها السلام را که حتی در میان مردان ثروتمند، از ثروتمندترینها بودند، به ازدواج ایشان درآورد تا آن ثروت را در اختیار ایشان قرار دهد و فرمود: «وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى - و تو را (برای این رسالت) تنگدست یافت و بى نیاز گردانید» (الضّحی، 8)
●- امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، که خوراکش بیشتر نان خشک و نمک، یا چند دانه خرما بود و کفش و لباسشان را وصله میزدند، کشاورزی مینمودند و مالک بزرگترین نخلستانها و چاههای آب بودند؛ چنان که سیدة النساء العالمین، فاطمه علیها السلام، از چهار سال پیش از رحلت پدر، مالک فدک و درآمدهایش بودند و هر ساله در موعد مقرر، فقراء و ضعفا، مقابل خانۀ ایشان صف میکشیدند و ایشان آن درآمد را انفاق مینمودند و علت غصب فدک نیز همین بود.
●- امام حسن مجتبی علیه السلام، آنقدر ثروت داشتند که سه بار دارایی خود را نصف نمودند و به نیازمندان انفاق نمودند، و بیش از هزار برده را از بردهداران خریده و آزاد نمودند و داراییهای بسیاری را برای حفظ دین، در برابر ولخرجیها و فتنههای معاویه لعنة الله علیه، هزینه مینمودند؛ اما پیاده از مدینه به حج مشرف میشدند، در حالی که همراهان ایشان، سواره و مجهز بودند.
●- سید الشهداء، امام حسین علیه السلام، هنگامی که به کربلا رسیدند و دانستند که اینجا باید متوقف شوند و جنگی رخ خواهد، مبلغ کلانی به حضرت عباس علیه السلام دادند و فرمودند: «برو زمینهای این منطقه را از مالکانشان بخر» و ایشان چنین نمودند، لذا هنوز هم تمام کربلا، ملک شخصی ایشان میباشد. به عمرو سعد فرمودند: «این گروه را رها کن و با ما باش؛ اگر خانهات را خراب کردند، من بهترش را برایت میسازم و اگر اموالت را غصب کردند، من بیشترش را به تو میدهم و ...». (فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 164-166 - و سایر منابع موثق)
*- بنابراین، اگر چه زندگی انبیا و اولیای الهی نیز فراز و نشیب مالی و مادی داشته است؛ اما اولاً هیچکدام دنیاگرا نبودند و ثانیاً اموال و درآمد خود را در راه خدا انفاق و در راه تبلیغ و دین خدا هزینه مینمودند؛ و ثالثاً خود به اندکی از مال دنیا برای مصارف ضروری قناعت مینمودند؛ نه این که خداوند به ایشان روزی نمیرساند و فقیر بودند!